دهکده اسطوره‌ای، ایران را به قطب گردشگری فرهنگی تبدیل می‌کند

(۰۶ آذر ۱۳۹۱)

میرجلال‌الدین کزازی معتقد است، برای جذب گردشگر فرهنگی باید از شگردهای مختلف بهره گرفت که یکی از این شگردها بازسازی اسطوره‌های ایرانی است، می‌توان با ساخت دهکده‌ای اسطوره‌ای، گردشگردان را به دنیای راز انگیز اسطوره های ایرانی دعوت کرد.

گروه فرهنگ و ادب هنرآنلاین، اسطوره‌ها می‌توانند در جذب گردشگر و رشد اقتصادی جامعه موثر باشند؛ دکتر میرجلال‌الدین کزازی، شاهنامه‌شناس و استاد دانشگاه براین است که ایران با ساخت یک دهکده اسطوره‌ای می‌تواند به قطب گردشگری فرهنگی تبدیل شود. گفت‌وگوی هنرآنلاین با او را می‌خوانید:

از دیدگاه شما چرا گردشگری ادبی درکشور ما مورد اقبال قرار نمی‌گیرد؟

برای این که ما بتوانیم از گردشگری بهره ببریم و بتوانیم گردشگران سایر کشورها را به ایران دعوت کنیم تا درسفری فرهنگی و ادبی با تمدن وادبیات ایرانی آشنا شوند، باید بسترهای مناسب این امر را بوجود بیاوریم. صرف بیان این مطلب که ما از امکانات فرهنگی برای بازدید گردشگران برخوردار هستیم، دلیل نمی شود بلکه باید روی تمام مسائلی که روی گردشگری ما تاثیر می گذارند کار کنیم.

کشور ما ایران از زیبایی و شگفتی های بسیاری برخوردار است و درحوزه های مختلف می تواند مقصد گردشگران باشد که یکی از قابلیت های مهم ایران برای جذب گردشگرچهره فرهنگی وادبی آن است. ایران از پیشینه چندین هزارساله برخورداراست و در این زمینه یادگارهای باستانی بسیاری دردل خود جای داده است.

ایران کشوری با چشم اندازهای رنگارنگ است که می توان تمام فصول را دراین کشورازنزدیک تجربه کرد. یکی دیگرازقابلیت های ایران برای جذب گردشگر، منش ایرانی است که با مهمان نوازی و گشاده روی می تواند گردشگران بسیاری را جذب کند. اما همه این ها به تنهایی نمی تواند زمینه سفر گردشگران فرهنگی را به ایران فراهم کند. جذب گردشگر فرهنگی نیازبه مدیریت فرهنگی بسیارقوی دارد که با برنامه ریزی مناسب می توان چنین شرایطی را فراهم کند.

آیا درسفرهایی که به سایر کشورها داشته اید با مقوله گردشگرفرهنگی روبرو شده اید؟

بله. درسایرکشورها که پیشینه فرهنگی همچون ایران ندارند؛ چنین سفرهای بسیار رواج دارد و برای این سفرها برنامه ریزی های متعددی انجام می شود و همه چیز حساب شده است. مثلا یکی از راه های جذب گردشگر فرهنگی دراین کشورها، برگزاری همایش ها و جشنواره های بزرگ ادبی است که در یک زمان مشخص زمینه این را فراهم می کند که کشورشان تبدیل به قطب گردشگری فرهنگی در زمان مشخصی شود.

به عنوان مثال همه ساله درانگستان جشنواره شکیپیربرگزارمی شود و این جشنواره که درسطح جهانی برگزارمی شود، هم هنرمندان بسیاری را جذب سفربه انگلستان می کند وهم زمینه معرفی یک ادیب انگلیسی را فراهم می کند وهم سرمایه عظیمی را روانه این کشور می کند که دوباره دربخش دیگری ازفرهنگ این سرزمین سرمایه گذاری می شود و خود مولد شکل گیری جشنواره دیگری می شود. نمونه برگزاری این مراسم را درآلمان و برای گوته داریم.

ایران قابلیت این را دارد که نمونه این جشنواره ها را برای فردوسی، سعدی، مولانا یا عطاربرگزار کنیم و ازجای جای جهان پذیرای گردشگر فرهنگی باشیم. کما این که کشورترکیه به تنهایی با برگزاری مراسم و برنامه های متعدد برای مولانا توانسته است تبدیل به یکی ازقطب های گردشگری ادبی و فرهنگی نه تنها درمنطقه بلکه درجهان شود. اگرچنین برنامه ای تنها یک باربه شایستگی درایران انجام شود، زمینه این فراهم می شود که در این حوزه موفق عمل کنیم و ایران هم به یکی از قطب های گردشگری ادبی جهان تبدیل شود.

آیا برای شما جذابیت دارد که بر اساس سفرهای که سعدی در دیوانش بدان اشاره کرده است و یا ناصر خسرو طی کرده است، سفری را آغاز کنید؟

قطعا هرگاه که من سفری را آغاز می کنم؛ هدف ام پیگیری یک برنامه فرهنگی است و چه انگیزه ای نیرومند ترازفرهنگ برای سفرمی تواند وجود داشته باشد. چرا ما به این فکر نمی کنیم که مثلا جشنواره "راه ابریشم" را برپا کنیم و یا جشنواره ای که براساس آن گذرگاه هایی که ناصرخسرو درآن طی طریق کرده است را برویم و طی کنیم .به نظرم سفرکردن براساس سفرهای یک شاعر یا نویسنده فرصت باشکوه فرهنگی است که در دل این سفربا اندیشه ها و آثاراین هنرمند و ادیب نیزآشنا شویم.

آیا با بازسازی اسطوره هایی از جمله سیمرغ و یا رستم و سهراب و یا نبردی که میان رستم و اسفندیار شکل گرفت و یا کوهی که آرش بر فرازآن ایستاده و با کشیدن تیرازچله کمان مرزایران و توران را مشخص کرد، می توان زمینه ای را فراهم کرد که گردشگران به ایران سفر کنند؟

بله. برای جذب گردشگرفرهنگی باید ازشگردهای مختلف بهره گرفت که یکی ازاین شگردها بازسازی این اسطوره ها است. اصلا اهمیت ندارد که ما در واقیعت در جستجوی این باشیم که مکان نبرد رستم رستم سهراب را پیدا و بازسازی کنیم. ما می توانیم حتی دهکده ای اسطوره ای بسازیم و تمام این فضای اسطوره ای را درآنجا بازسازی کنیم وبا برگزاری تورهای اسطوره ای نه تنها ایرانی ها را بلکه غربی ها را به جهان رازآمیز اسطوره های های ایرانی دعوت کنیم.
خوشبختانه ایران سرزمین گنج های عظیم فرهنگی است که درگوشه آن می توان یک گنج بزرگ کشف کرد و براساس آن یک برنامه گردشگری فرهنگی تعریف کرد. متاسفانه مشکل ما این است که به قدر کفایت از گنجینه هایمان استفاده نمی کنیم و خودمان برای معرفی فرهنگ خودمان کاری نمی کنیم.

آیا شما نمونه این دهکده های اسطوره ای را درگوشه ای ازجهان ازجمله یونان و یا ایتالیا که مهد تمدن باستانی دیده اید؟

به این شکلی که من بیان کردم نه. اما اگرشما با یک تورفرهنگی ایتالیا یا یونان شوید، درطول برگزاری تور راهنمای توربارها و بارها درباره قابلیت های فرهنگی و اسطوره این مکان ها و آثاراین سرزمین ها سخن می گوید و حتی به صورت نمادین مکان هایی را به گردشگرنشان می دهد و به او می گوید که مثلا فلان فرد اسطوره ای دراین منطقه چه کرد و این گونه به معرفی مکان و شخصیت اسطوره ای که در دل فرهنگ شان تنیده است سخن می گوید.

گفت وگو: مریم آموسا

 

 
English | صفحه اصلی | درباره ما | اخبار | ثبت نام در همایش | تماس با ما